به گزارش مهرگان پرس،در نیمه شعبان 1386در کربلا برای  یکی از پروژهای توسعه  حرم سید الشهدا چند ماه در عراق  بودم ارتباط خوبی با  تولیت حرم شیخ عبدالمهدی و مسولین حرم داشتیم  با نزدیکی نیمه شعبان سیل جمعیت زوار بسمت کربلا روان بود در نیمه شعبان هجوم دسته جمعی گروههای جوان همراه با چوب دستی  کمی غیر متعارف بود محل استقرارما دقیقا روبروی حرم حضرت ابالفضل(ع) ومشرف به اخرین بازرسی یا بقول عراقیها سیطره بود حضور و هجوم گروه یاد شده که بعدا متوجه شدیم جیش المهدی و طرفداران مقتدی صدر هستند هر لحظه بیشتر میشد و کار به درگیری فیزیکی با سیطره  کشیده شد و سیطره ها را تصرف کردند و بعد به اتش کشیدند با اندکی فاصله چندین ماشین حامل سلاح و مهمات به منطقه رسید و همه نیروهامسلح شدند و در گیری و گلوله باران حرمها توسط جیش المهدی شروع شد جمعیت وحشت زده به هر طرف فرار می کردند و تعدادی نیز کشته و مجروح شدند محافظان حرم مردم را به داخل هدایت کرده و دربها را بستند و از پشت بام به مقابله با نیروهای صدر پرداختند با توجه به موقیت مناسب ما از بالا بر تمام اتفاقات اشراف داشتیم منطقه بین الحرمین تقریبا خالی شده بود و تیر اندازی و حتی شلیک ارپیچی توسط نیروهای صدر ادامه داشت و هر چیز که می دیدند را هدف قرار می‌دادند ولی محافظان اجازه ورود با آتش پرحجم به آن‌ها ندادند  تمام اطراف حرمها و تقریبا کربلا به تصرف صدری ها درآمد با تاریکی هوا درگیری شدیدتر شد و تلفات بالاتر می‌رفت نیروهای صدر به مح اقامت ما وارد شدند و به بالای پشت بام رفتند که فاصله آن از حرم ابوالفضل (ع)۱۰ مترو تقریبا یک خیابان می‌شد موضع گرفتند و مدافعان را مورد حمله قرار می‌دادند  اکثر نیروهای صدر جوان ونوجوان بودند وقتی درگیری کمی آرام شد برای سرگرمی به  چراغها و هر چه را می‌دیدند برای تفریح شلیک می‌کردند شب با درگیری پراکنده  به اتمام رسید صبح  ما با هماهنگی با محافظان حرم اباعبداللّه(ع)  و باز کردن درب   به سختی خودمان را به داخل حرم رساندیم وقتی وارد شدیم محشری داخل حرم بپا بود تعداد زیادی کشته ومجروح و زوار گیر افتاده درحرم بودند با من تماس گرفتند که دکتر نادران وخانواده کربلا هستند برای هماهنگی و استقرار در محل امن با آنها هماهنگ کن با تماس تلفنی باهم در ارتباط بودیم در بین الحرمین درحالی که شلیک شدید تیربار نیروهای صدر بود ودکتر نادران با خانواده بودند احساس می‌کردم خانواده دچار اضطراب شوند ولی وقتی بهم رسیدیم آثاری از ترس درو جود شان ندیدم هلیکوپترهای آمریکایی مرتبا بر فراز منطقه گشت زنی می‌کردند ولی هیچ اقدامی نمی‌کردند  شب همگی در محل استقرار مان مستقر شدیم نزدیک صبح یگان ویژه عراق با زرهی و سلاحهای نیم سنگین به جیش المهدی هجوم برد و حرفها را از محاصره آنها آزاد کرد  و به جستجو خانه به خانه نیروهای صدر پرداختند با آرامش نسبی زوار سریعا کربلا را ترک کردند ولی درگیری‌ها نیروهای عراق با جیش المهدی به داخل واطراف کربلا کشیده شد  با توجه به شرایط حاکم و ممنوعیت رفت وآمد ما هم با هماهنگی دکتر حقیقت پور به ایران برگشتیم  بعد از یک ماه مجددا با تعدادی از مسؤلیت ستاد به دیدار تولیت حرم شیخ عبدالمهدی رفتیم پس از دیدار و تبادل برنامه ها در هنگام خروج شیخ دستور داد فیلم کامل دوربین‌های مدار بسته درگیریها را به ما بدهند وقتی از نگاه دوربین‌ها درگیریها را دیدیم به عمق فاجعه پی‌بردن  اما براستی مقتدی صدر به دنبال چیست   
مقتدی نام خانوادگی خاندانش را به ارث برده بود، اما برخلاف پدرش به تقوای دینی شهرت نداشت.برخی از دوستان عراقی ما می‌گفتند در همان سالها بیشتر وقت خودش را صرف بازی‌های کامپیوتری و هیجانی می‌کند  مقتدی بر خلاف دو برادرش که مانند پدرش توسط نیرو‌های امنیتی صدام حسین کشته شدند هرگز به عنوان یک طلبه برتری  مطرح نشد اما خطیب با استعدادی بود، اما در مقایسه با همسالانش  در الهیات کم عمق بود. پدر صدر مدت‌ها پیش از مرگش به اصطلاح او را از قلم انداخته بود.
آن چه مقتدی صدر فاقد آن بود را می‌توان عقل و تقوا دانست و او آن را با جاه طلبی ! نجف برای او کمتر محل آرامگاه حضرت علی(ع) و بیش‌تر زیارتگاهی پردرآمد قلمداد می‌شد که از طریق آن ثروت اندوزی می‌کرد.  او از تاکتیک‌های مافیایی برای اخاذی پول و استفاده از خشونت و هیجان جوانان عراقی  برای ارعاب رقبایش استفاده می‌کند . پوپولیسم او در محله‌های فقیرنشین بغداد زمینه مناسبی پیدا کرد و به یک نیروی سیاسی قدرتمند تبدیل شد. حتی زمانی که حوزه او را تحقیر می‌کرد سیاستمداران عراقی با او وارد معامله شدند.
منطق جریان‌های سیاسی در قبال جریان صدر این بود: صدر به توده‌ها الهام بخشید، اما نتوانست آنان را کنترل کند. جریان او شکاف‌زا بود. جریان‌های سیاسی عراقی گمان می‌کردند با تظاهر به احترام به مقتدی صدر می‌توانند او را آرام کرده و از حمله طرفدارانش مصون باشند. کشورمان  استراتژی دیگری برای مدیریت صدر داشت. استراتژیست‌های ایرانی هرگز تمام تخم مرغ‌های خود را در یک سبد قرار نمی‌دهند. حتی زمانی که ایران امکانات مختلف را در اختیار صدر قرار داد همزمان از گروه‌هایی مانند سپاه بدر حشد الشعبی نیز حمایت می‌کرد صدر  ناراضی بود و حمایت بیشتری را از ایران می‌خواست. چندین سال پیش، صدر شروع به جستجو برای حامیان دیگر کرد. او به «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی و امارات متحده عربی نزدیک شد بدست گرفتن قدرت برای مقتدی صدر از هر چیز و هر راهی که بتواند ممکن است در خاطره فوق به وحشی گری و تخریب گسترده حرم امام حسين(ع) و حرم ابوالفضل (ع)را به شخصه شاهد بودم  برای صدر بن سلمان و امارات و دیگری  برای رسیدن به قدرت اهمیتی ندارد  این رفتار مقتدی نه اولین ونه آخرین خواهد بود  ولی نباید نادیده گرفت مقتدی صدر به پشتوانه پدر و عمو نفوذ وسيعی درعراق دارد حال که پول عربستان و امارات هم آمده باید منتظر حوادث غیر قابل پیش بینی بود