به گزارش مهرگان پرس، بخشی از اشعار جیدی خود را در شهریور ماه جاری منتشر کرد که بخشی از آن بدین شرح است
یار وفادار تویی
دلبر و دلدار تویی
عاشق چشم تو منم
رونق بازار تویی
مرگ در قاموس ما از دلربایی بهتر است
حبس در بند خدا از صد رهایی بهتر است
عاشقي، دل دادن و جور و جفای تا سحر
دل بریدن گاه از صد آشنایی بهتر است
گر گدای سرزمین عشق باشی یک دمی
کوخ درویشی تو از صد تخت شاهی بهتر است
خار گل یاس آتش جان است شدیداً
گرمای گلستان چه خزان است شدیداً
از رنج هوس کردن آغوش گل یاس
دست و دل دلدار چه شَقان است شدیداً
گمان کردم که گرمای وجودت
دل و کاشانه ام را گرم کرده
نمی دانستم این شمع فروزان
مرا چون تکه چوبی فرض کرده!
عشق یعنی دل پریشان است و پیر
عشق یعنی غصه خوردن سیر سیر
عشق یعنی احتیاجِ یارِ غار
عشق یعنی ضعف و سستی پیش یار
عشق یعنی مست چشمانش شوی
عاشق و رسوای زُلفانَش شوی
عشق یعنی خون باشد در رَگَت
عشق یعنی روح باشد در تَنَت
عشق یعنی زندگی با او پر از معنا شود
گر نباشد جسم لیلی سوی قبرستان شود
عشق یعنی عاشق مجنون شوی
روزی صنمی نزد دلدار خودش گفت :
گر عشق نباشی، نفسی نیست
دلدار که از حرف صنم خنده به لب داشت
گفتا که :بدون منم این لانه محیاست
از طعن سخن قلب صنم سخت تَرَک خورد
گفتا که :گمان میکنم عشق تو چو سورناست
دلدار بسی غم به رخ و آه به دل شد
رو به رخ دلدار بگفتا
که وجودت همه دنیاست!
هدیه مرادی
28شهریور 1400