در شهری که به فرهنگ و هنر توجه نشود ، باید زندان های مجهز و مدرن ساخت

شهاب امرایی پژوهشگر - مدرس و کارشناس ارشد هنر های دراماتیک طی یادداشتی به کاستی ها ی فرهنگ و هنر شهرستان دورود می پردازد.

مهرگان پرس،هنجار شکنی ، نزاع و درگیری خیابانی ، قتل ،زورگیری ،فحاشی ،سرقت و ایجاد مزاحمت از جمله جرائمی هستند که با وجود پیگیری های مجدانه و اعمال رفتار حرفه ای و دقیق دادستان محترم شهرستان دورود و با علم به نگاه مثبت ایشان به مقوله فرهنگ عمومی و گاها با عدم بازتاب رسانه ای از طرف ایشان جهت حفظ سلامت روانی شهروندان ،اما متاسفانه در شهرستان دورود رخ داده و واقعیت دارد .
حال سوال اینجاست که چرا در شهرستان دورود و حومه با جمعیتی فقط بالغ بر صد و هشتاد هزار نفر که جزو شهرهای کوچک کشور می‌باشد ،باید شاهد چنین اتفاقاتی باشیم ؟
برای پاسخ به این سوال نقل قول می‌کنم از محمدباقر ذوالقدر ( معاون امور اجتماعی و پیشگیری از جرم قوه قضائیه ) که معتقد است : “ تأثیر هنر در روح آدمی و نقش آن در پیشگیری از وقوع جرم و ساخت اخلاقی با فضیلت ، غیر قابل انکار است . “
واژه هنر به طور طبیعی تداعی کننده زیبایی و جمال است . عالم هستی و پدیده های آن همگی جلوه هایی از هنر خداوند هستند . اگر هنر از آبشخور ایمان سیراب شود و از ارزش های الهی و آسمانی بهره گیرد ، نردبانی می‌شود به بام حقیقت و زمینه ساز خود سازی .
اما جای بسی تأسف است که هنرمندان در شهرستان دورود و ازنا حتی یک سالن آمفی تئاتر استاندارد در اختیار ندارند تا بتوانند محصولات هنری خود را عرضه کنند و با تولید آثار فاخر ، تأثیر عمیقی بر فرهنگ شهروندان و نوع زندگی آنها بگذارند .
مقام معظم رهبری فرمودند : تئاتر منبر است ولو بالاتر از یک منبر .
اما چرا مردم منطقه دورود و ازنا از این منبر محرومند ؟
مسئولین محترم ، برادران و خواهران دلسوز ، موضوع بسیار ساده است . در جامعه ای که تولید فرهنگی و هنری کاهش یابد ، درصد جرم و جنابت بیشتر می‌شود و این یک رابطه مشهود است .
فرزندان این دیار وقتی در کودکی به تماشای تئاتر بروند ، وقتی امکان حضور در کلاس های فرهنگی و هنری برای آنان فراهم باشد ، وقتی نسل جوان با اندیشه های معنوی و ارزش های انسانی و اسلامی آمیخته شوند ، قطع به یقین به سمت بزه و تبه گرایش پیدا نمی‌کنند .
هدف این یادداشت خدایی ناکرده زیر سوال بردن فعالیت های آموزش و پرورش نیست که معلمان شریف رسالت خود را به درستی انجام میدهند اما هنرمندان متخصص و کار آمد بسیاری در شهر دورود و ازنا هستند که اگر فضا و زیر ساخت مناسب برای تولید آنان فراهم گردد و هنر به مثابه یک محصول فرهنگی در سبد کالای مصرفی خانواده ها قرار بگیرد ، دیری نمی‌پاید که شاهد چهره متفاوتی از رفتار های هنجارمندانه آن دسته اندک هنجارشکن موجود در میان مردم شریف دورود و ازنا هستیم که لایق نام و اعتبار قوم لر لرستان است .
متأسفانه اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی که متصدی و مجری فرهنگ و هنر در شهرستان دورود است ، ضعیف ترین اداره از نظر امکانات و تسهیلات اداری ، آموزشی و اجرایی است .
سالن آمفی تئاتر فرهنگسرای مهر در سال ۱۳۶۱ کلنگ خورد و تاکنون که چهل سال میگذرد با توجه به پیگیری های مداوم مسئولین و کارکنان اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ، هنوز به بهره برداری نرسیده و دیگر به ساختمانی فرسوده تبدیل شده است . اما ساختمان زندان شهرستان دورود در سال ۱۳۸۱ سریعا تجهیز و به بهره برداری رسید .
جای تأمل است ، چرا نیروهای جهادی و مسئولین متدین و متدبر به جای گذر از کنار مقوله مهم فرهنگ و هنر و یا گاها ارسال آمار و بیلان کاری نا کار آمد و اصلاحا تیر های مشقی ، به داد فرهنگ و هنر شهر نمی‌رسند و تیر جنگی بر دل دشمن فساد و بزهکاری نمی‌زنند ؟
طبق تحقیقات میدانی بنده ، تنها ۸ درصد از جمعیت دورود و ازنا در فعالیت های فرهنگی و هنری شرکت می‌کنند یا متقاضی محصولات هنری تولید شده از قبیل اجرای‌ نمایش ، شعرخوانی ، خوانش داستان ، هنر های تجسمی ، اجرای زنده موسیقی و غیره توسط هنرمندان بومی هستند و این آمار یک فاجعه است . که اگر زیر ساخت های مناسب فراهم بود و اصحاب هنر ، قلم و اندیشه امکان تولید آثار فاخر خود را داشتند ، حتما ساز و کاری فراهم می‌شد تا همه اقشار جامعه از این مهم بهره مند شوند .
اما نه تنها این امر محقق نشده است بلکه هنرمندان متخصص این دیار به دلیل عدم وجود امکانات مناسب و تسهیلات کافی ، مجبور به مهاجرت شده و شهر و دیار خود را ترک کرده اند تا در کلان شهر ها و یا پایتخت امرار معاش کرده و آنان از هنر ایشان بهره مند شوند .
فرهنگسرای مهر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی دورود و ازنا نیازمند یک سالن آمفی تئاتر مجهز به نور و سیستم صوتی استاندارد و صندلی های راحت برای حضور مردم شریف دورود و ازنا است که سالها خواهش هنرمندان این منطقه بوده تا برادری خود را در جهت پیشبرد فرهنگ عمومی ثابت کنند .
ای که دستت می‌رسد ... کاری بکن .