به گزارش مهرگان پرس،به نقل از گویا خبر او بعد از پایان تحصیلات، رو به عرفان و سلوک معنوی آورد و به اصفهان رفت تا علم منطق را بیاموزد. او در همین شهر بود که برای نخستین بار با افکار ابن سینا روبه رو شد. سهروردی، سفرهای زیادی انجام داد و به مراغه و البته شهر حلب نیز سفر کرد و از محضر، مشایخ و استادان تصوف استفاده برده و مدت زیادی را به اعتکاف و تفکر و عبادت سپری کرد.
سهروردی، چهره برجستهای در حکمت، فلسفه و عرفان در فرهنگ ایران زمین است. وی به عنوان بنیانگذار و مؤسس مکتب اشراقی معرفی می شود. فلسفه اشراق، زمانی ظهور کرد که فلسفه مشاء چنان به عرصه تفکر فلسفی سلطه یافته بود که کسی جرأت تردید در اصول فلسفه مشاء را به خود راه نمیداد.
فلسفه مشاء به واسطه فلسفه اشراق و فلسفه اشراق نیز به واسطه ظهور حکمت متعالیه، کاملتر شد. این امر بیانگر آن است که آنچه امروزه به فلسفه اسلامی موسوم است، نباید با دین اشتباه گرفته شود؛ چون دین، یک حقیقتی است که مبدأ و خاستگاهش خدا و علم مطلق است. او کامل است، پس دین او هم کامل است؛ چون معرفی کننده دین خداست. اما فلسفه، یعنی تفکر بشری و با اصول و قواعدی به سمت حقایق هستی پیش میرود.
امروزه در غرب، ماهیت فلسفه اسلامی به عنوان یک موضوع فکری پذیرفته شده و نقش مهم سهروردی هم در این زمینه قابل توجه است. محققان غربی با بررسی اندیشه و آثار بزرگانی چون سهروردی، به این جمع بندی رسیدهاند که سهم عمدهای از فضای تفکری جهان، متعلق به ایران و اسلام است و تا امروز هم این مسأله تداوم دارد.
از سهروردی در طول عمر کوتاه وی، حدود ۵۰ کتاب و رساله به یادگار مانده است. آثار سهروردی را میتوان به چهار بخش تقسیم کرد:
۱- کتاب های صرفاً فلسفی که به زبان عربی بوده و معروفترین آن، حکمت الاشراق است.
۲- رسالههای عرفانی که به زبان پارسی و برخی به زبان عربی بوده، از جمله «عقل سرخ، آواز پر جبرییل، صفیر سیمرغ و لغت موران» به زبان پارسی و «هیاکل النور و کلمه التصوف» به زبان عربی است.
۳- ترجمهها و شرحهایی که بر کتب پیشینیان، قرآن و احادیث نوشته است. مانند ترجمه فارسی «رساله الطیر» ابن سینا و «شرحی بر اشارات و تنبیهات» ابن سینا و تفاسیری بر چند سوره قرآن کریم.
۴- دعاها و مناجات نامههایی که به زبان عربی است و آنها را «الواردات و التقدیسات» نامیده است.
برخی بر این باورند که روش اشراقی را ابن سینا بنیان نهاده و معتقدند ابن سینا در کتاب «منطق المشرقین» و سه فصل آخر کتاب «اشارات و تنبیهات» به آن اشاره کرده است. اما با تمام این احوال، همه دوستداران فلسفه معتقدند اگر ابن سینا بنیانگذار فلسفه اشراق باشد یا نباشد، این سهروردی است که حکمت اشراق را به حد اعلا و تکامل رسانده است.
سهروردی برای تدوین فلسفه خویش، منابع متعددی داشت که با گردآوری آنها و تنظیم شگفت انگیز در کنار هم، فلسفه نوین خود را پایه گذاری کرد. این منابع به سه دسته کلی تقسیم شدهاند:
۱- حکمت الهی پونان
۲- حکمت مشاء
۳- حکمت ایرانباستان
میتوان گفت تنها فیلسوفی که در تاریخ فلسفه ایران دارای دستگاه فلسفی است و نشان دهنده توجه او به بحث نظریهپردازی است، سهروردی بوده و فقط اوست که چنین دستگاهی دارد.
منابع
۱- حاکمیت الاشراق (سهروردی)، ترجمه سیدجعفر سجادی
۲- شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی، دکتر دینانی
۳- تاریخ فلسفه اسلامی، حنا فاخوری، ترجمه عبدالمحمد آیتی
۴- سهروردی و اندیشمندان پس از وی، محمد بقایی ماکان
۵- تاریخ فلسفه اشراق: از سهروردی تا علامه طباطبایی، حسن سیّدعرب
- نویسنده : مریم زارع پستکی زاد کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی