همه چیز در مورد ابطال حق طلاق؛ چگونه باید حق طلاق را باطل کنیم؟

روند قانونی منع کردن زوجه از وکالت طلاق، برای بسیاری از افراد سوال برانگیز است؛ در مقاله «همه چیز درمورد ابطال حق طلاق ؛ چگونه باید حق طلاق را باطل کنیم؟» مستند به مواد قانونی و تحت نظر کارشناسان حقوقی، به پرتکرارترین پرسش ها پاسخ داده می شود.

به گزارش مهرگان پرس ،هنگامی که دو تن تصمیم به ازدواج می گیرند، طبق قانون حقوقی متقابل برای آنها به وجود می آید؛ از جمله این حقوق برای زوجه، مطالبه مهریه است و برای زوج، حق طلاق؛ برخلاف حقوق زوجه، اعمال تغییر در مالکیت حق طلاق امکان پذیر است؛ بدان معنا که شوهر می تواند تحت شرایط خاصی با گذراندن پروتکل های قضایی، حق طلاق را به همسرش وکالت دهد.

روند قانونی منع کردن زوجه از وکالت طلاق، برای بسیاری از افراد سوال برانگیز است؛ در مقاله «همه چیز درمورد ابطال حق طلاق ؛ چگونه باید حق طلاق را باطل کنیم؟» مستند به مواد قانونی و تحت نظر کارشناسان حقوقی، به پرتکرارترین پرسش ها پاسخ داده می شود.

چگونه باید حق طلاق را باطل کنیم؟

پیش از آنکه به شرح روند قانونی ابطال حق طلاق بپردازیم، لازم است که ابتدا دیدگاه صحیحی نسبت به ماهیت این حق به وجود بیاید؛ همه مواد قانونی مربوط به مسئله ازدواج، در جهت استحکام اساس خانواده وضع شده اند، اما این بدان معنا نیست که قانونگذار تدبیری برای حمایت از حقوق فردی نیاندیشیده باشد؛ حق طلاق یکی از حقوقی است که در راستای حفظ خانواده نمی باشد، بلکه برای حمایت از حقوق شخص است.

دارنده حق طلاق می تواند بدون رضایت و اذن همسرش و حتی بدون ارائه مدرکی محکمه پسند، دادخواستی رسمی برای طلاق در دفاتر خدمات قضایی به صورت حضوری یا آنلاین در سامانه تصمیم به آدرس www.behzisti.ir ثبت کند؛ از آنجایی که عقد موقت (صیغه) با گذر زمان خود به خود منحل می شود، مفهوم طلاق و حق طلاق تنها در ازدواج دائم قابل تعریف است.

سازمان های قضایی، مالک حق طلاق در ماده 1133 قانون مدنی معرفی می کنند:

«مرد می‌تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه، ‌تقاضای طلاق همسرش را بنماید.»

براساس ماده مذکور پس از عقد، حق طلاق برای شوهر است؛ وی می تواند تحت شرایط خاصی که در بخش های بعدی مقاله بدان پرداخته می شود، این حقوق را به همسر خویش یا فرد ثالثی انتقال دهد.

زنان و مردان با نیت خیر، اقدام به تشکیل خانواده می کنند، اما متاسفانه به دلایلی مثل خیانت، عدم تامین مسکن، عدم پرداخت نفقه، اعتیاد و…، همه این روابط ثمربخش واقع نمی شود؛ در اين شرایط بسته به تمایل طرفین و در جهت بهبود سلامت جسمی و روانی زوج، زوجه و کودکان، اقدامات رسمی برای جدایی زوجین و اقدامات احتمالی برای ابطال حق طلاق آغاز خواهد شد، چراکه شاید شوهر به دلیل احساسات شخصی، اجبار زن به بخشیدن مهریه یا واگذاری حضانت فرزندان، صلاح فرزندان و… مخالف از بین رفتن زندگی خانوادگی باشد.

مرد تنها هنگامی می تواند با ابطال حق طلاق، به صورت قطعی مانع جدایی همسرش از وی شود که شرایط لازم و کافی برای ثبت دادخواست رسمی طلاق از طرف زن، وجود نداشته باشد؛ چراکه در صورت تحقق این شرایط، علیرغم مخالفت های مرد، حق طلاق توسط قانون به زن واگذار خواهد شد.

ثبت دادخواست طلاق توسط زوجه، به دو شکل امکان پذیر است:

الف) اثبات وقوع شرایط عسر و حرج: یکی از روش های طلاق از طرف زوجه، اثبات اعسار وی در محضر دادگاه می باشد؛ هنگامی که زن در زندگی مشترک دچار سختی و مشقت های غیرقابل تحملی از جانب مرد شود، شرایط عسر و حرج محقق می شود. اگر زوجه بتواند با ارائه مدارک محکمه پسند، رخ دادن یکی از مصادیق اعسار که در ماده 1130 قانون مدنی بدان اشاره شده‌ است را اثبات کند، امکان جدایی زوجین به درخواست وی به وجود می آید:

  • اعتیاد: مصرف انواع مواد مخدر و نوشیدنی های الکلی، در صورتی که در برابر ترک مقاومت کند.
  • ترک خانواده: اگر مرد به مدت شش ماه متوالی یا نه ماه متناوب در طول یکسال از مراجعه به منزل و ملاقات با اعضای خانواده خودداری کند، قانون حق طلاق را به زوجه وکالت می دهد.
  • ابتلا به امراض: در صورت ابتلای شوهر به بیماری های لاعلاج و صعب العلاج، امکان طلاق از طرف زوجه وجود خواهد داشت.
  • محکومیت تعزیری: اگر شوهر به پنج سال حبس قطعی محکوم شود، زن می تواند فرآیند طلاق را آغاز کند.
  • عدم پرداخت نفقه
  • عدم تهیه مسکن
  • سوءرفتار و سوءاعمال

ب) اثبات نقض شروط دوازده گانه ضمن ازدواج: دسته ای از حقوق که برخورداری از آنها بسته به تمایل و توافق زوجین است را شروط دوازده گانه ضمن ازدواج می نامند؛ بدیهی است که طلاق از طرف زن با این روش، بسته به تعهد زوج و زوجه بدین شروط حین عقد می باشد.

اثبات نقض این شروط‌ با مدارک موثق، واگذاری حق طلاق به زوجه را به دنبال دارد؛ مستند به ماده 1199 قانون مدنی، مهمترین مصادیق شروط دوازدگانه ضمن ازدواج به شرح زیر است:

  • اختیار کردن همسر دوم چه به صورت عقد رسمی یا صیغه ای، مجاز نمی باشد.
  • زن و مرد باید مدت زمانی را برای معاشرت و مشاوره با خانواده صرف بکنند.
  • طرفین باید از یکدیگر حین فقر و بیماری حمایت کنند.

شرایط ابطال حق طلاق چیست؟

در این بخش از مقاله ضمن شرح روش های وکالت دادن حق طلاق به زوجه، به چگونگی شرایط ابطال حق طلاق نیز پرداخته خواهد شد؛ جالب است بدانید که اصطلاح حق طلاق تنها برای مرد کاربردی است. چون این حق به زن وکالت داده می شود، عبارت وکالت طلاق برای آن صحیح می باشد؛ لیکن ترکیب حق طلاق زوجه، رایج تر است.

حق طلاق معمولا با توافق طرفین بر سر کاستن بخشی از مهریه، به زن واگذار خواهد شد. این فرآیند حقوقی به دو روش امکان پذیر است:

1. انتقال حق طلاق به عنوان شرط عقد: براساس قوانین، بیشتر اختیارات و گرفتن تصمیم های نهایی برای مرد است؛ خانواده زن می توانند ضمن کاهش بخشی از مهریه حین مذاکره با خانواده مرد در طول جلسه خواستگاری، حق خروج از کشور، حق تحصیل، حق طلاق و… تحت عنوان شروط عقد به دست بیاورند.

2. انتقال حق طلاق با وکالت نامه: همانطور که پیش تر در ماده 1133 قانون مدنی بدان اشاره شد، شوهر می تواند حق طلاق را با تنظیم وکالت نامه، به هر فرد بالغ دیگری از جمله زوجه منتقل کند؛ این روش برای بعد از عقد استفاده می شود.

شرایط ابطال حق طلاقی که واگذاری آن توسط هرکدام از دو روش فوق محقق شده است، مشابه می باشد؛ بر اساس ماده 679 قانون مدنی، موکل می تواند هر وقت بخواهد وکیل را عزل کند، مگر اینکه وکالت وکیل و یا عدم عزل در ضمن عقد لازمی شرط شده باشد. علاوه بر بلاعزل بودن وکالت نامه، شروط قید شده در آن نیز در ابطال حق طلاق بسیار تاثیرگذار است.

کلام آخر

مالک حق طلاق در کشور ما مرد می باشد؛ بدان معنا که وی می تواند دادخواست طلاق را بدون رضایت همسرش بر این امر و بدون ارائه مدارک معتبر به مراجع ذی صلاح، در یکی از دفاتر خدمات قضایی یا در سامانه تصمیم ثبت کند. وکالت دادن حق طلاق به زوجه، به دو روش تنظیم وکالت نامه یا به عنوان شرط ضمن عقد امکان پذیر می باشد؛ در صورت بلاعزل بودن وکالت طلاق و طبق شروط مکتوب در وکالت نامه، ابطال حق طلاق ممکن است.