کد خبر: 3078
چهارشنبه , 29 فروردین 1403 - 12:04
یک دست صدا ندارد...

کانون های همیاری اجتماعی در نهاد مردمی رسالت داستان ها و حکایت های شیرین و شنیدنی زیادی در دل خود دارند. روایت هایی از زنان و مردانی که از کوی جوانمردی و مهربانی گذرکرده و ردپایی از مردمداری و نوع دوستی از خود بجای گذاشتند.

به گزارش مهرگان پرس،

کانون های همیاری اجتماعی در نهاد مردمی رسالت داستان ها و حکایت های شیرین و شنیدنی زیادی در دل خود دارند. روایت هایی از زنان و مردانی که از کوی جوانمردی و مهربانی گذرکرده و ردپایی از مردمداری و نوع دوستی از خود بجای گذاشتند. زنان و مردانی که ذاتشان دغدغه مند است و آرامش خودشان را در آسایش همونوعانشان می بینند و وقت و اعتبارشان را برای به ارمغان آوردن حال خوب برای دیگران سرمایه گذاری می کنند. به دنبال نام ونشان و اعتبار نیستند و به قول خودشان برای رضای خدا پا پیش می گذارند، دلشان دریا و عزمشان راسخ است. همیاری اجتماعی را مشق کردند و با تحقق کارآفرینی اجتماعی امروز قصه شان رنگ و بوی دیگری پیدا کرده است.

امروز ما از مادر و پسری، از بخش فندرسک شهرستان رامیان استان گلستان روایت می‌کنیم. مادری مهربان وپسری خوش‌قلب که تمام فکر و ذکرشان کمک به خلق خداست و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کنند.

مردم نقی آباد فندرسک سال هاست که این بانوی مهربان و دست به خیر را در کنار خود دارند و کارو بارشان را مرهون او می دانند. محرم اسرار و سنگ صبور آنهاست. می گوید رسم مردمداری را از مادرش آموخته و تا خودش مادر نشده شاید درک درستی از سختی های زندگی نداشته است.

نامش احترام قلیچی است، راهبرکانون همیاری اجتماعی کوثر نقی آباد و با خود عهدکرده که تا حد توان گره گشا باشد، خودش سختی کشیده و دوست ندارد کسی ناامید از درِ خانه اش برود. می گوید همیشه با هم بودن و همیاری را دوست داشتم، اینکه تعدادی دور هم جمع شویم و دردِ مردم را دردِ خودمان بدانیم. یک دست صدا ندارد و اتحادجمعی چاره کار است، همانطور که مشکل جهیزیه دختر دم بخت را جمع 10نفره بهتر از یک نفر حل می کند، همیاری اجتماعی است که می تواند گره گشا باشد.

می گوید بعد از آشنایی با خانواده رسالت، سال 97کانون همیاری اجتماعی کوثرنقی آباد را شکل دادیم ودور هم جمع شدیم تا در مسیری که اراده کرده بودیم و چیزی جز آبادانی و رفاه حال مردم دیارمان نبود، همراه و همگام شویم. ما بانی کار شدیم اما حالا هرکدام از اعضای کانون یک گوشه کار را دست گرفته اند. مثال زوج بیکاری را می زند که بیکاری پایه های زندگی شان را سست کرده چرا که وقتی کار نباشد، پول نیست و پول هم نباشد اختلاف و ناراحتی زیاد و زیادتر می شود، با همیاری اجتماعی، حمایت حامیان و با ایجاد شغل می شود حس زندگی را به این زوج هدیه داد. یکی را در برنج کاری مشغول به کار می کنیم و دیگری را با در اختیار گذاشتن لوازم خیاطی مشغول دوخت و دوزو این همان اتفاق شیرینی است که با همیاری اجتماعی به ارمغان می آید.

با نقی آبادی ها که هم کلام می شوی همه از کارهای احترام قلیچی و محمدپسرش می گویند. محسن قلیچی عضو هسته کارآفرینی اجتماعی پرورش آبزیان است و می گوید با راهنمایی های این مادر و پسرو با همراهی الگوی تعالی اجتماعی رسالت کارم را توسعه دادم. امیرسوخته سرایی هم که بیکاری کلافه اش کرده بود و برای کسب درآمد به فکر مهاجرت بود، به پیشنهاد محمد و با بهره گیری از سامانه هایی همچون ام رسالت و ام بازار پرورش زنبور عسل راه انداخت. میثم از دیگر نقی آبادی هایی است که امروز در قالب کانون همیاری اجتماعی، کارو کسبش حسابی رونق گرفته، می گوید گچ کار بودم و برای کار به شهرهای دیگر می رفتم اما با راهنمایی های راهبر و همیارکانون همیاری اجتماعی کوثر نقی آباد چند راس دامی که سال گذشته در اختیار گرفتم را توسعه دادم و خوشبختانه درآمد خوبی هم حاصل شد.

نفیسه هم که به خیاطی مشغول شده، می گوید قبلا چرخ خیاطی ساده ای داشتیم که با خرید چرخ و ابزار کار از ام بازار در کنار خانه داری، مراقبت از فرزندان و آموزش خیاطی به دخترانم، کارم را توسعه دادم.

محمدسوخته سرایی پسراحترام قلیچی است، تربیت شده مادری دغدغه مند، از بچگی همیاری و مردمداری را آموخته و امروز فعال اجتماعی است و همراه و همگام با مادر.

محمد که همیار کانون همیاری اجتماعی کوثر نقی آباد است، می گوید مادرم بین مردم است و با همه ارتباط دارد، اجتماعی است و مشکلات مردم را مشکل خودش می داند و درحد توان به دنبال حل مساله است. می گوید نقی آباد با 210خانوار و 680نفر جمعیت در هرخانواده حداقل یک رسالتی را دارد. او کمکی مادرش است، عضویت در ام رسالت، خرید از ام بازار، درخواست وام و همه فعالیت های که مربوط به سامانه های نهاد مردمی رسالت است را انجام می دهد. حالا نقی آبادی ها همه همیار و همدل هم هستند. از خرید ولیچر برای دختر هم ولایتی شان تا سرو سامان دادن به زمین فوتبال نقی آباد. از کمک به ساخت مسجد تا تهیه 200کیلو مربای توت فرنگی برای موکب امام رضای گلستان. اینجا دیگر خبری از من نیست و همه ما شدند و با هم کارها را پیش می برند. احترام و محمد این مادرو پسر مهربان همراه و همگام بودن ودغدغه همدیگر را داشتن نه تنها در جمع خانواده چند نفره خودشان که به جمعی بزرگتر و بین نقی آبادی تعمیم دادند. با نیم نگاهی به اتفاقاتی که در جمع اعضای این کانون همیاری اجتماعی رخ داده می توان به اهمیت همیاری اجتماعی پی برد و زیباتر ازآن افراد دغدغه مندی هستند که با این همیاری اجتماعی حال خوبی برای خود و اطرافیان به ارمغان می آوردند.